محمد حسین جعفریان/
پیرزن چادرش را محکم گرفته و تمام بدنش از بغض و استرس میلرزد. بویژه وقتی مسئول باجه بیمه میگوید برای دریافت طلبش باید چند مــاه بعد مراجعه کند، بغضش میترکد، میگوید: این بار چهارم است میآیم. برگه را به مردم نشــان میدهد و میگوید: کلاً ۳۰۰ هزار تومان است. کلی قبض ۳۰،۴۰ و ۵۰ هزار تومانی در خانه دارم که چون همین قدر سر میدوانند اصلاً برای گرفتنش نیامدهام، ولی به این پول نیاز دارم.
من اگر با این هزینه درمانی کردهام، با این همه سر دواندن که چند برابر آن بیمار میشوم. اصلاً چه معنا دارد از روی حقوق ما پول را نقد بردارند، موقع بستری شدن هم نقــد باز خودمان پول را بدهیم، آن هم با صد جور ایراد که شامل این و آن نمیشود، تازه به دنبال گرفتن پــول نقدی که دادهایم بدویم...
مســئول باجه او را به بیرون هدایت میکند و او هم گریهکنان خارج میشــود. حال همه خراب است. صحنههایی از این قبیــل در مراکز پرداختی بیمههای تکمیلی مختلف یا غیر آن که وجه را پس از پرداخت باید بیمار خودش برود بگیرد، فراوان پیش میآیــد. اصولا در جهان معنای بیمه، تقدیم آرامش مالی به بیمار است که در لحظه درد کشیدن و گرفتاری، دستکم کمتر نگرانی بابت هزینههایش و تهیه مبالغ سنگین مالی بستری و درمان داشته باشد.
چرا که بیمه آنها را پرداخت میکند. علت وجودی بیمه اصولا همین است. حالا در کشور ما بیمه عمدتاً یعنی قراردادی با شما که پیشاپیش ماهی از چند ده تا چند صد هزار تومان نقد میپردازید و اما هنگام نیاز بیمه اصلی عمالا به هیــچ دردی نمیخورد.
بیمه تکمیلی هم کما بیش همین است. مراکز درمانی از شــما میخواهند کل هزینهها را از جیب مبارک بپردازید یا دست کم بخش عمده آنها را، سپس در صورت حیات، کفش آهنین پوشیده و برای گرفتن این وجوه با برگه تأیید بیمارســتان در دست، از این دفتر بیمه به آن یکی رفته و هر کدام شما را به چند روز و چند ماه بعد حواله دهند؛ به طوریکه عملا بیشتر بیماران به دنبــال وجوه زیر ۱۰۰ هزار تومان اصلاً نمیروند.
خوب دقت کنید در این فرایند چه اتفاق جالبی میافتد. آنها پول را از شما میگیرند، اما راه پرداخت بیمه را چنان پیچیده میکنند که شما از خیرش بگذرید. بنابراین شــما دو بار پول درمانتان را دادهاید؛ یک بار مبلغ را محض رضای خدا بدون دریافت هیچ خدماتی تقدیم برخی از این بیمهها کردهاید، یک بار هــم در اوج بیماری و هنگام مراجعه به مراکز درمانی مجبور شــدهاید با آنکه بیمه هســتید، پول نقد تهیه کرده و تمام هزینهها را خودتان بدهید.
هزینههایی که بازگشتنش با خداست و شرح آن را گفتم. چــرا نبایــد رابطه بیمــه و مراکــز درمانی مستقیم باشــد و بیمار دردمندی را که هنوز از بســتر بیماری برخاسته یا نخاسته، در این کلانشــهرهای بیســر و ته به دنبال دریافت هزینه بیماری ســرگردان میکنید؟ این چه کلاه گشادی است که بر سر مردم میگذارید و عمــلاً آنها را با عنوان بیمه تکمیلی فریب میدهید؟
هنگام دریافت و تبلیغات، شــرح خدماتشان هوش از سر آدم میبرد و اما هنگام نیاز، از شدت تحقیر و بیچارگی، انسان آرزوی مرگ میکند. چرا کسی نظارتی به این فریب دادن مردم در این گردونه باطل پزشکی ندارد؟ آخر یعنی چی که شما اول پول بیمه را به من دقیق و مطابق قانون بده، اما وقتی بیمار شدی و نیــاز به من یافتی، من تماشــاگرم و کاری ندارم. باز هم پول درمانت را خودت بده. پس از ماهها حالت که بهتر شد، بیا تازه بگویم چه تاریخی بیایی و باز آن تاریخ برای وقتی دیگر، عاقبت هم چندین مورد را نپذیرم و شندرغاز آیا به تو بدهم یا ندهم!
نظر شما